یکی از بزرگترین مسائلی که همیشه در مبحث جامعه اطلاعاتی ذهن کارشناسان را به خود مشغول می کند فاصله عجیب و تفاوت ساختاری جامعه اطلاعاتی تصویر شده در کشور با استانداردهای بین المللی است. همیشه احساس می کنم مهندسی اجتماعی اطلاعات در مرزهای ایران خواسته و ناخواسته با رویکر درونگرایی پیش می رود همچون سیستم بسته ای که تراوایی لازم را برای ورود و خروج اطلاعات ندارد.
این معضل به جز موارد استثنایی و مقطعی در تمام بخش های علمی و آموزشی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و حتی سیاسی کشور وجود دارد. سیستمی که مخاطبانش را با اطلاعات محدود و در بسیاری مواقع کهنه مواجه می سازد.
از این رو با تمام تلاش های موجود و به دلیل کمیود یا کندی ارتباطات بخش های مختلف کشور با جامعه جهانی جامعه اطلاعاتی ما فقط در لایه هایی خاص از مردم و آن هم در ابعاد ملی شکل می گیرد. در حالی که شفافیت اطلاعات و اطلاع رسانی گسترده و بهره گیری عمومی از فناوری اطلاعات می تواند باعث رفع بسیاری از معضلات کشور باشد.
عقب ماندگی کشور در تولید علم و فناوری از یک سو و خروج سریع نخبگان کشور از سوی دیگر باعث تخلیه کشور از منابع سازنده یا توسعه دهنده فناوری و علم شده است و به همین خاطر کشور مدام در حال درجا زدن و یا پس رفت است.
ما به دلیل فاصله نامناسبی که از جامعه اطلاعاتی جهانی داریم هیچ گاه به درک درستی از فناوری و علم نمی رسیم به همین خاطر است که علم و فناوری برای ما جنبه ابزاری و مصرفی پیدا می کند از دانشگاه فقط مدرک گرفتنش را می دانیم از اینترنت فقط گپ زدن را و از تلفن همراه ارسال پیام کوتاه
جامعه اطلاعاتی محدود ملی به مردم ما اجازه نمی دهد تا پیش از پذیرش فناوری فرهنگ آن را بیاموزیم و از این طریق بتوانیم علم و فناوری را به ابزار تولید تبدیل کنیم. ابزاری که ورود و استفاده آن در کشور همراه با ارزش افزوده باشد نه ضرر و زیان.
در حالی که زبان علم در دنیا انگلیسی است درصد بسیاری از مردم کشور فاقد توانایی لازم در برقراری ساده ترین ارتباطات با این زبان هستند. مدارس و دانشگاههای ما در اکثر رشته ها فقط بر اصول تئوریک علم تاکید دارند آن هم نه علم روز، ادارات و سازمان های دولتی و گاهی خصوصی بدترین شیوه های اطلاع رسانی و در نتیجه خدمات رسانی را ارائه می کنند زیرا تا زمانی که مردم از حق خود اطلاع نیابند نمی توانند در مورد کیفیت خدمات مورد انتظار خود ادعایی کنند.
قرار گرفتن در چنین جامعه بسته ای مانع از تولید و تولد و حرکت در چرخه اطلاعات می شود و به دلیل فاصله گرفتن از استانداردهای بین المللی و جامعه اطلاعاتی جهانی، به مرور از طرف سیستم جهانی تولید اطلاعات پس زده می شود و کشور را به وارد کننده صرف اطلاعات تبدیل می کند.
برای رسیدن به چهارچوب ها و استانداردهای بین المللی باید از روش ها و سیستم های کهنه چشم پوشید و افکار نو را جایگزین آن کرد. باید در توسعه علم و فناوری آینده نگرانه اقدام کرد و الگوهای موفق جهانی را شناخت.
جامعه اطلاعاتی جهانی شعار به اشتراک گذاری علم و دانش را برای خلق موقعیت های ارتباطی و اقتصادی سر داده است. به گونه ای که هر کس در هر گوشه دهکده جهانی بتواند با دیگران ارتباط برقرار کند مثلاً تاجر بازار خود را به وسعت جهان ببیند و بتواند علاوه بر برقراری ارتباط تجاری با مردمان کشور های مختلف و به اشتراک گذاشتن منابع علمی و اقتصادی خود از مواهب مادی و معنوی چنین ارتباطی بهره مند شود.
بهترین راه برای شکستن مرز های محدود جامعه اطلاعاتی ملی که فاقد استانداردهای لازم است تکیه و تاکید بر توسعه ارتباطات بین المللی است برای یافتن و تجربه کردن راه های گفتمان با جامعه جهانی در تمام ابعاد و لایه های جامعه و شناخت استانداردهای این جامعه برای تعمیر و اصلاح ساختار اطلاعاتی جامعه ایران است.
جامعه اطلاعاتی ایران به مدیران آینده نگر و آگاهی نیاز دارد تا بینش اطلاعات محوری را در جامعه تزریق کنند و از این طریق مردم را به واقعیت های جهانی آشنا سازند و کشور را از قرار گرفتن در بن بست ارتباطی با دنیای بیرون خارج سازند.
مسئله ای که در چند سال گذشته با ورود ماهواره و اینترنت سرعت بیشتری گرفته است اما هنوز از توسعه مطلوب فاصله زیادی دارد.
در این جا دو مسئله و چالش قابل توجه در حوزه ضعف تخصصی و شناختی ابزارهای توسعه جامعه اطلاعاتی ایران به چشم می خورد اولی از بعد مدیریتی است که در اختیار دولت ها بوده است و ویژگی آن مقابله با ورود فناوری و علم به خصوص در حوزه ارتباطات است که نمونه آن در مواردی همچون ویدئو، ماهواره و اینترنت دیده شده است و دومی از بعد اجتماعی است که به علت عدم توسعه مناسب فرهنگی هر گونه فناوری در بدو ورودش به کشور به صورت صحیح یا کامل مورد استفاده قرار نمی گیرد. مثلا در آمار ها می آید که پنج میلیون ایرانی کاربر اینترنت هستند اما هیچگاه اعلام نمی شود که چه خروجی مثبتی از این اتصال و ارتباط حاصل شده است.
بزرگترین مشکل در عدم توسعه مناسب جامعه اطلاعاتی در ایران معضل مدیریتی است. بهترین راهکار برای رفع چنین معضلی در درجه اولی ایجاد بینش و دیدگاه مناسب در ساختار مدیریتی کشور به تغییر در نگاه به فناوری است. متاسفانه مدیریت کشور پیش از بررسی دقیق هر فناوری یا علمی در ابتدا با آن برخورد حذفی می کند و پس از مدتی خود به عنوان یکی از بزرگترین کاربران آن مبدل می شود.
به نظر می رسد رفع این عیب در ساختار مدیریتی کشور و توسعه مناسب فرهنگی و علمی می تواند تاثیر بسیار مناسبی را در بین مردم بگذارد و آنها را به سمت استفاده مناسب از علم و فناوری هدایت کند.
در عصر حاضر تنها نسخه ای که می توان برای توسعه جامعه اطلاعاتی پیچید بهره گیری از استانداردهای جامعه اطلاعاتی جهانی است. ما ناچاریم سریع تر قواعد بازی در این جامعه با چنین وسعتی را فرا بگیریم و حق و سهم و نقش خود را در جامعه اطلاعاتی جهانی حفظ کنیم.