جايگاه منابع انساني در مدل توسعه دانايي محور
اگر عضو یکی از شبکههای زیر هستید میتوانید این مطلب را به شبکهی خود ارسال کنید:
[21 Feb 2007]
[ فرنود حسني]
در سال 1990 توسط بسياري از انديشمندان وکارشناسان مباحث توسعه مدلي از توسعه مورد تاکيد قرار گرفت که طي پياده سازي و اجراي آن حاکميت مردم به عنوان بازيگران واقعي به رسميت شناخته شود. اين روند، درطي زمان و با ترکيب شدن و تاثير گرفتن از جريانات فکري و تحولات جهاني آن سالها توسعه پايدار را به عنوان مدل نويني از توسعه مورد بررسي و چالش قرار داد.ورود به هزاره سوم با پيشرفتها و فناوري هاي مختلف در تمامي ابعاد علمي و فني همراه بود و مردم اين دوره از حيات بشر براي عصري که در آن زندگي مي کردند عنوان عصر اطلاعات را برگزيدند.
تنوع و گسترش ابزارها و زير ساختهاي تکنولوژيکي از يک سو و توسعه فوق العاده دانش و اطلاعات بشر از شوي ديگر و همچنين تاثير متقابل و فزاينده اين دو شاخص عمده عصر اطلاعات که از آن به عنوان فناوري هاي ارتباطي و اطلاعاتي ياد مي شود باعث شد تا سير توسعه تکنيک و دانش بيش از پيش سريعتر شود.
با اين زمنيه لازم بود که انسان به عنوان بازيگر و کارگردان اين عرصه هويت و نقش تازه اي را براي خود بيابد. لذا با اين هدف و با توجه به تجربيات گذشته از مدل هاي مختلف توسعه و همچنين با بررسي نقش و جايگاه انسان در هريک از آنها به تعريف جديدي از توسعه بر اساس محوريت انسان دست يافت و عنوان آن را توسعه دانايي محور برگزيد.
انسان عصر اطلاعات براي پايه ريزي و ساختار سازي جامعه اطلاعاتي نياز مند به طراحي و استاندارد سازي اصول و چهارچوب هاي توسعه با توجه به اولويت ها و ظرفيتها و امکانات چديد داشت. بنابراين مبحث توسعه در قرن بيست و يکم نيز به عنوان يک عنصر محوري در برنامه هاي عمومي جوامع مختلف مورد توجه قرار گرفت. اما آنچه که توسعه دانايي محور را به عنوان يک الگوي جديد و جامعه دانايي محور را به عنوان منعطف ترين جامعه از ساير مدل ها و جوامع جدا مي سازد توجه جدي اين مدل به مبحث توسعه منابع انساني به عنوان يک زير ساخت اساسي است. اين مدل توسعه با ديدگاه فوق العاده پر اهميتي که نسبت به آموزش قائل است جايگاه ويژه اي را براي خلاقيت، فرهنگ، مشارکت، تعليم و تريبت عمومي، آموزش هاي عالي، دسترسي عمومي به امکانات و دانش، تامين نيازهاي اساسي و بنيادين انسان به عنوان اولويت و استاندارد برگزيده است. بنا براين جامعه دانايي محور با توجه به نقش و اهميت بالايي که براي انسان قائل است با توجه به استانداردهاي که پيش روي او گذاشته است سعي مي کند نيازهاي انساني را از ميان اين استانداردها و اولويت ها پيدا کند و در رفع و بهبود آنها تلاش کند. آموزش در جامعه دانايي محور به عنوان يک رکن اساسي بهترين بستر براي توسعه اطلاعاتي است. و اين توسعه اطلاعاتي دقيقا به خاطر فراهم سازي و اهميت به نقش والاي تماي انسان ها و به اصطلاح شهروندان جامعه دانايي محور است. از سوي ديگر دستيابي به يک جامعه دانايي محور بدون توجه و پرداختن به موضوع تربين نيروهاي انساني متخصص در تمام زمينه هاي مورد نياز جامعه براي قرار گرفتن در جريان توليد، طبقه بندي و انتقال اطلاعات امري غير ممکن و محال جلوه مي کند. بنابراين مي طلبد که در تعيين اولويتهاي آموزشي براي جامعه دانايي محوري نقش و جايگاه ويژه اي براي مسئله توسعه منابع انساني قائل شويم. زيرا انسان به عنوان رکن توسعه بايد به عنوان محور اساسي برنامه ها و روشهاي توسعه قرار گيرد و اين امکان برايش فراهم باشد تا در قالب جامعه دانايي محور قادر به پرورش خلاقيت ها و استعداد هاي خود باشد.
مطلبهای دیگر از همین نویسنده در سایت آیندهنگری: