بشر با تمرکز و توجه به توسعه فناوری اطلاعات در دو دهه اخیر روند بی بازگشتی را در وابستگی به فناوری آغاز کرده است به گونه ای که فناوری را در همه ابعاد زندگی و کسب و کار و صنایع رسوخ داده است و به واقع تصور زیستن بدون زیرساخت های ارتباطی و تکنولوزیکی بسیار سخت و دشوار است. در این میان آنچه که بسیار بیشتر از گذشته خودنمایی می کند این است که علی رغم اینکه انتظار می رود بشر به واسطه دستیابی به سرعت و راحتی در ارتباطات و انجام امور شغلی، به مرور از همنوعان خود فاصله گرفته است.
ساده ترین نمونه در این موضوع از بین رفتن اشتیاق و انتظار برای دریافت نامه کاغذی از پستچی به واسطه ظهور ایمیل است که امروزه آن هم محدود به پیامک های موبایلی شده است که آدم ها گاه از سر بی حوصلگی و در میان صدها دلمشغولی و فکر مشغولی برای هم ارسال می کنند.
به راستی که باید اذعان کرد سرعت توسعه فرهنگ کاربری فناوری در حد سرعت توسعه خود فناوری نبوده است و به همین دلیل جامعه انسانی علی رغم بهره مندی های مسکن گونه متاسفانه یک سری اصول و کارکردهای خود را از دست می دهد. شاید بهترین مثال قابل تعمیم به بسیاری از فناوری ها توسعه بسیار عجیب بازیهای رایانه ای باشد که کودکان را از بازی و هیجان فیزیکی در دنیای واقعی محروم و آنها را وارد هیجانی مصنوعی در دنیایی مجازی می کند.
آری دنیای امروز ما دنیای ریموت ها و هوشمندهاست، تلویزیون هوشمند، موبایل هوشمند و...همه ابزاری هستند که زمینه کاهش تحرک و تخیل و تدبر انسان را فراهم می کنند و این انتظار هوشمندی از ابزارها و فناوری ها یعنی تحلیل رفتن مغز و توان فیزیکی انسانها در سالهای نه چندان دور آینده!
اما به باور من بشر به زودی متوجه این مسیر خظای حاصل از فناوری خواهد شد و در زمانی نزدیک اقدام به پالایش بسیاری از فناوری ها به نفع تخیل و تحرک انسانی خواهد کرد.
آن هنگام مبنای توسعه و اختراع فناوری ها از مفاهیم و ایده های امروزی فاصله خواهد گرفت و مفاهیم و انتظارات جدیدی و نگاه های جدیدی برای توسعه فناوری رشد خواهد کرد مفاهیمی که به جای محور قراردادن سخت افزارها و نرم افزارها، انسان ها را محور قرار می دهد تا بشر بتواند همچنان بر اصول خدادادی حیات باقی بماند.