دنیای کنونی ما بیشتر شبیه دنیای هاکسلی شده است و البته صفاتی از دنیای ۱۹۸۴ هم را هم به ارث برده است.
سخن قصاری از ری بردبری وجود دارد:
«برای سوزاندن یک کتاب بیش از یک راه وجود دارد…برای نابود کردن یک فرهنگ نیازی نیست کتابها را سوزاند. کافیست کاری کنید مردم آنها را نخوانند…»
و حالا باید قبول کنیم و اعتراف کنیم که بیعلاقگی و گاه هراس مردم از کتاب، کممایه شدن ذهنها، ناآزموده بودن و خامدستی بسیاری از تحصیلکردهها برای نوشتن چند جمله عادی، تبدیل به امورات روتینی شدهاند.
تا مدتی بعد اینترنت ۳g البته به سبک ایرانی، عده بیشتری از ایرانیها را آنلاین خواهد کرد، اما آیا اینترنت سریعتر با کیفیت بهتر، باعث دانشافزایی و تعقل بیشتری در ما خواهد شد؟
بسیار دردناک است که وقتی وارد شبکههای اجتماعی و اپلیکیشنهای پیامرسانی میشویم، میبینیم که عده کمی از دوستانمان قدرت آفرینندگی، لینکدهی هدفمند و بهروزرسانیهای هوشمندانه را دارند. ما به «مصرفکننده ي صرف» بودن عادت کردهایم.
در اینترنت، لطیفهها و تصاویر سرگرمکننده زیادی دست به دست میشوند و جالب است که بسیاری از کاربران تنها کپیپیست کننده این مطالب هستند. آنها نمیتوانند حتی برای سرگرمی و مطرحکرده خودشان یک ویرایش ساده عکس انجام بدهند و مثلا عبارت متنی زیبایی را با فونت خوب روی یک عکس مرتبط درج کنند.