مجله تایم این هفته با درج مطلب علمی جالبی خوانندگان خود را شگفت زده کرد. داستان از این قرار است که یک گروه پژوهشی به سرپرستی دانشمندی به نام "آمیت لعل" در دارپا (آژانس پروژه های پژوهشی پیشرفته دفاعی ایالات متحده) سرگرم فعالیت بر روی گونه جدیدی از فناوری های ترکیبی هستند که بسیار شگفت انگیز به نظر می رسد. لعل و همکاران او ریزتراشه های بسیار کوچک مجهز به ردیاب های جی. پی. اس را درون بدن لاروها یا همان کرم های حشرات به ویژه حشرات بالدار و به اصطلاح پرنده تعبیه و جاسازی می کنند و پس از رسیدن حشره به مرحله بلوغ از آن برای انجام ماموریت های ويژه مانند گشت زنی و پایش محیطی استفاده می کنند.
ریزتراشه های به کار رفته در بدن این حشرات مجهز به حسگرهای محیطی نظیر رطوبت، گاز، عوامل شیمیایی، زیستی و غیره می باشد و فعالیت حرکتی حشره از راه دور قابل کنترل است و می توان با استفاده از ردیابهای ماهواره ای آن را مشخص نمود. برای به حرکت انداختن حشره پالس های الکتریکی بسیار خفیفی از طریق تراشه های یادشده به بافتهای ماهیچه مانند حشره ارسال می شود. نکته قابل توجه در رابطه با این فناوری این است که آنچه که پیش از این در فیلم های علمی – تخیلی در رابطه با پیوند بافت جاندار و ماشین تصور می شد، اکنون در سطحی هر چند ساده محقق شده است.
لعل به همراه همکاران خود ریزتراشه ها را به دقت درون بدن حشره نوزاد فرو می کنند و طبیعی است که این کار جراحت های جزئی را به همراه دارد. اما رشد تدریجی حشره و تکامل بافت های بدن او به عنوان یک عامل ترمیم کننده عمل می کند و پس از مدت کوتاهی هیچ اثری از جراحت بر روی بدن حشره مشاهده نمی شود. تلفیق بافت حشره و ریزتراشه که در واقع ماشینی بسیار کوچک است، ترکیبی را پدید آورده که می تواند در محیط هایی که نیاز به استفاده از وسایل پرنده بدون سرنشین است، بسیار موثر باشد. این فعالیت علمی در قالب پروژه ای صورت گرفته که به اختصار HI-MEMS نامیده می شود.
اگر چه مجله تایم موفق به مصاحبه با لعل یا همکاران او نشده است، اما شرح مختصری از این فناوری در وب سایت دارپا آمده است که مطالعه آن می تواند برای علاقمندان مفید باشد. شاید بتوان دکتر آمیت لعل را که دکترای خود را در رشته مهندسی الکترونیک از دانشگاه کالیفرنیا، برکلی اخذ نموده است؛ یکی از پیشگامان فناوری های ترکیبی دانست. او هم اینک به عنوان عضو ارشد جامعه علمی فزکانس ماورای صوت و کنترل فرکانس آی تریپل ئی (IEEE) به فعالیت های علمی اشتغال دارد.
به طور حتم این پروژه یکی از از صدها فعالیت پژوهشی است که هم اینک در گوشه و کنار جهان با هدف تکامل فناوری های ترکیبی یا به اصطلاح "هیبرید" (Hybrid) در جریان هستند. پیش از این فناوری های ترکیبی در زمینه حمل و نقل از جمله ساخت خودروهای دوگانه سور و علوم و صنایع شیمیایی به ویژه مواد شیمیایی برخوردار از خواص چندگانه کاربرد داشتند. شاید کسی فکر نمی کرد شکل های نوینی از فناوری های ترکیبی قابل گسترش باشند و جهان امروز و آینده ما را دستخوش تغییرات شگرفی نمایند. به نظر می رسد با ظهور نانو فناوری روند تکامل فناوری های ترکیبی شتاب یافته است و ترسیم چشم انداز آنها شاید در قالب تدوین سناریوهای بدیل قابل پیش بینی باشد. تنها می توان امیدوار بود با توجه به عمق تاثیرگذاری این فناوری ها و تغییرات رادیکال یا چشمگیری که در حوزه های فناورانه و صنعتی پدید می آورند، تبلور کاربردهای آنها مانیفست های تعیین کننده ای را رقم خواهد زد و جهت و مسیر تکامل فناوری را با توجه به وِیژگی های خاص خود تعیین خواهند نمود.
به بیانی دیگر با گسترش حوزه های کاربرد فناوری های ترکیبی و شناسایی عرصه های نوین برای آنها از یک سو با نفوذ این فناوری ها در حوزه های گوناگون رو به رو هستیم، و از سوی دیگر شاهد تکامل خود این فناوری ها خواهیم بود. با نگاهی عمیق تر در می یابیم فناوری های ترکیبی به عنوان یک کاتالیزور یا عامل نسهیل کننده مسیر میانبری را در اختیار مخترعان و پژوهشگران می گذارند و آنها را قادر به انجام فعالیت هایی می سازند که پیش از این دشوار یا حتا غیرممکن به نظر می رسید. دانش های میان یا چند رشته ای بخش نظری این فناوری ها را تکمیل می کنند، اما فناوری های ترکیبی جامه عمل را به تن این دانش و علوم می پوشانند.
موفقیت پروژه های ابتدایی نظیر آنچه که توسط لعل و همکاران او در جریان است، می تواند این امید را زنده کند که در آینده ای نه چندان دور شاهد به کارگیری شکل جدیدی از آن در بدن انسان خواهیم بود. پیدایش فناوری های میانجی انسان-ماشین که پیش از این در حوزه هایی مانند روباتیک یا هوش مصنوعی مطرح بوده، در واقع گام های اولیه برای رسیدن به چنین جایگاهی است. بدون شک ترکیب راهبردی "بافت-تراشه" یا "انسان-ماشین" در آینده به رهیافتی مهم در ساختن محصولات و مصنوعات منحصر به فرد مبدل خواهد شد. در آن هنگام دیگر انسان یا ماشین خواندن محصول نهایی کار دشواری خواهد بود.
آنچه که امروزه اندام واره یا سایبرگ (Cyborg) نامیده می شود، مقدمه و درآمدی است برای رسیدن به این هدف. گسترش و تکامل سایبرگ ها و تدوین سامانه های یکپارچه ای که این اندام واره ها در آنها قادر به ایفای نقش های حیاتی خود باشند، این رویای دیرینه را محقق خواهد ساخت. تداوم این روند در نهایت می تواند آفرینش "ابر انسان" و ایجاد نسلی از بشر را در پی خواهد داشت که نه تنها ضعف ها و ناتوانی نسل های پیشین خود را ندارد، بلکه از توانمندی های جدیدی برخوردار شده و در نوع خود شاهکاری از "تمدن سایبر" است.