پيشينهي كانتون در زمينهي ارايهي مشاوره براي برنامهريزيهاي آيندهگرا هنگامي آغاز شد كه او زير نظر آلوين تافلر مطالعات خود را در دههي 1970 آغاز كرد و او در اين تصوير بزرگ جهان آينده را به نمايش درآورده است. از نظر كانتون هيچ يك از روندهايي كه دهههاي آينده را بازآفريني ميكنند، عجيب نيستند. اين روندها عبارتند از: بحرانهاي عمدهاي كه بر اثر كمبود سوخت و انرژي و تغييرات آب و هوايي پديد ميآيند، تحول اقتصادي كه بر اثر جهانيسازي به وجود ميآيد و جنگ بر ضد ترور كه آشكار شده است.
اما او پذيرفته است كه آينده با نوعي همگرايي ايجاد ميشود كه در آن اين پيشرفتها با يكديگر تعامل دارند. تصور كانتون در آن واحد متوجه چند جهت است كه حاشيههاي ديدگاه او را پيرامون عنوانهاي خبري رسانهها و چكيدههاي داستانهاي علمي- تخيلي آينده برجسته ساخته است. برخي از اينها باوركردنيتر از بقيه هستند، مانند سامانههاي انرژي هيدروژن محور كه تا سال 2040 رواج خواهند يافت. اما داروهايي كه ما را از انديشههاي ضد دولتي باز ميدارند، چطور؟ به هر حال هدف كانتون گمانهزني نبوده است، بلكه ميخواهد شهروندان آمريكايي را متقاعد كند نقش فعالتري را در به تصوير كشيدن قرن 21 و محافظت از ان بر عهده بگيرند، پيش از آن كه ديگران اين كار را انجام دهند. سناريوهاي مورد نظر او ميتوانند مورد بحث قرار گيرند و به طور حتم بحثهاي جدي بر سر آنها صورت خواهد گرفت.
كانتون يك آيندهپژوه و مشاور تجاري مشهور است كه نقشه راههاي آيندهنگاري شدهاي را براي قرن بيست و يكم ارايه ميكند كه در بردارندهي 10 روند از آيندهاي بينهايت است. اين روندها نقشهاي بسيار مهمي را براي انرژي، فناوري اطلاعات و شبكههاي ارتباطي، زيستفناوري، دستكاري مواد در مقياس اتمي (توليد داروها، سوختها، مواد و ماشينهاي جديد) و كاربرد تجهيزات، داروها و مواد براي بهبود و ارتقاي كاركرد ذهني قايل شدهاند.
ديگر روندهاي در حال ظهور شامل نيروي كاري است كه چندفرهنگيتر، مونث، اسپانياييتبار، قدبلندتر و سالمتر خواهد بود، همچنين اهميت حياتي دانش، تهديدات عمده از جمله نفوذگران رايانهاي و اينترنتي، تروريستها و كنترل ذهن و واقعيتهاي جديدي در خصوص تجارت و رقابت جهاني ميباشد. او در پايان اين كتاب خاطرنشان ميكند كه بايد براي افزايش گرم شدن جهان آماده شد و تلاش انسان براي به دست آوردن حقوق و آزادي فردي را گوشزد ميكند و پيامدهاي تعامل آينده ميان آمريكا و چين را بر ميشمارد. كانتون نسبت به آينده خوشبين است و معتقد است آمريكاييها نيز به طور كلي چنين ديدگاهي دارند. به اعتقاد او شهروندان آمريكايي تغيير و نوآوري را بر ميانگيزانند و ديدگاهي را ايجاد ميكنند كه ميگويد آنچه در راه است، خوب است.