جامعه بشری زمانی وارد عصر فضای مجازی شد که زندگی در جهان فیزیکی برای بخش مهمی از مردم جهان با شأن انسانی، آن گونه که پیامبران و فیلسوفان و دانشمندان تعریف کردهاند، سازگار نیست.
به رغم دستاوردهای بسیار در زمینه رفاه مادی، در جهان فیزیکی هنوز سایه شوم فقر؛ جهل؛ نابرابریهای گسترده جنسیتی و نژادی و طبقاتی؛ بیعدالتی؛ پایمال شدن آزادیهای فردی و اجتماعی؛ محرومیت از حقوق فردی و اجتماعی و اشکال تازه ناامنی و بیدادگری حکومتهای سرکوبگر و رنج بیهوده جنگهای مدرن و بیمعنا و تخریب گسترده و جبران ناپذیر محیط زیست و بسیاری دیگر، بر زندگی انسان احساس میشود.
نخستین دهه قرن بیست و یکم زمانی به پایان میرسد که طبق آخرین آمار بانک جهانی، بیش از 3 میلیارد نفر با کمتر از روزی 5/2 دلار زندگی میکنند و یک چهارم جمعیت کره زمین ار فقر مطلق و گرسنگی رنج میبرند. در سال 2009، بین 55 و 90 میلیون نفر بیش از حدی که پیش بینی شده بود، بر جمعیت دچار فقر شدید جهان، افزوده شد.
روند رو به کاهش گرسنگی که از دهه 1990 آغاز شده بود، پس از بحران اقتصاد جهانی در سال 2008، معکوس شد. رشد قیمت مواد غذائی بر این فاجعه افزود. این در حالی است که نابرابری ثروت رو به افزایش است.
در ایالات متحد امریکا، یک درصد جمعیت، 40 درصد ثروت کشور را در اختیار دارند. 54 درصد بزرگترین ثروتمندان جهان در امریکا، ژاپن و آلمان زندگی میکنند. 74 درصد GDP جهان، متعلق به کشورهای پیشرفتهای است که 16 درصد جمعیت جهان را تشکیل می دهند. بخشی از جهان، ثروتمندتر میشوند و گروهی عظیم نادارتر.
به رغم تلاشهای بسیار سازمانهای بین المللی از جمله سازمان ملل، آنگونه که خود ادعا میکند، در تحقق اهداف توسعه هزاره، موفق نبوده است. هنوز میلیونها نفر کودک و بزرگسال از سوء تغذیه رنج میبرند.72 میلیون کودک از تحصیل ابتدایی محروم ماندهاند.
تعرضها و جنگهای داخلی و منطقهای، تنها طی 2 سال گذشته، 26 میلیون نفر را آواره و بیخانمان کرده است.[1] جهان فیزیکی، جهانی است سرشار از آرمانهای تحقق نیافته بشری و بیانگر این واقعیت تلخ که بشر نتوانسته است شرایطی فراهم آورد که سزاوار شأن خودش و طبیعتی باشد که خود جزئی از اوست.جهان مجازی چیست؟
جهان مجازی جهانی است مصنوع انسان و شاید مخلوقی در شأن انسان. زیرا، فضائی است که بالقوه توان آن را دارد که برای بخشی از چالشهای دردناک بشر راه حل ارائه دهد. اما، آیا ذاتی مستقل از جهان فیزیکی دارد و میتواند مستقل از جهان فیزیکی، حیاتی دیگر داشته باشد؟این درست است که بر جهان مجازی منطقی خاص حاکم است و این جهان، از قواعدی دیگر پیروی میکند.
ولی جهان مجازی به دلیل حضور انسان در آن و پیوندهای ارگانیکی که با جهان فیزیکی دارد، متأثر است از واقعیت های جهان فیزیکی. این واقعیتها - از جمله واقعیتهایی که بیانگر چالشهای اساسی است- در جهان مجازی نیز بازتابی جدی دارند. شکی نیست که فضای مجازی عرصه تازهای برای تحقق آرمانهای بشری فراهم آورده، ولی در عین حال خود دغدغههای تازهای نیز خلق کرده است که حفظ شؤن انسانی را دشوارتر میسازد...
شؤن انسانی به معنای ارزشهای متعالی جامعه بشری و در ارتباط با حقوق اساسی انسان قابل تعریف است. در یک معنا، ارزشهایی را در بر میگیرد که همگانی و جهان شمولاند و در معنایی دیگر، از نسبیت بالایی برخوردارند.اوِلین گردا لیدنر (2005)، شأن یا حرمت انسانی[2] را مفهومی وابسته به فرد و فرهنگ و هویت میداند که در جهانی سرشار از هنجارهای ناسازگار، خود این مفهوم میتواند منشأ تکوین فرایندهای پررنج و دردناکی شود که خود نماد بی حرمتی به انسان است. [3]ارزش هایی که با ارزشهای متعالیای که آرزو داریم در فضای مجازی حاکم باشند، تضادی آشکار دارند.
در فضای مجازی امروزه، این فرهنگها حضوری دم افزون دارند. از آن مهم تر، بخشی از مردم این فرهنگها به دلیل دسترسی به رسانههای دیجیتال و حضور در فضای مجازی، و آگاهی از واقعیتهای جوامع دیگر، از حاکمیت چنین ارزشهایی بر رفتارهای فردی و جمعی جامعه خود شرم دارند و خواهان تغییر آن هستند.
مسئله آن گاه غامض میشود که جامعه مجازی به دلیل ماهیت جهانی و چند فرهنگی و بازی که دارد و از آن مهمتر، منطقی که بر آن حاکم است، تنوع و حفظ حرمت تفاوتها، از جمله تنوع فرهنگی را پاس میدارد. تناقضهایی از این دست، اهمیت پرداختن به مباحث شؤن انسانی در جامعه مجازی را دو چندان کرده است.
ضمن اینکه شئون انسانی با مجموعهای از ارزشها و حقوق انسانی قابل تعریف میشود و چون منظور ما شؤن انسانی در فضای مجازی است، این ارزشها و حقوق باید جهان شمول[5] باشند. زیرا، فضای مجازی پدیدهای است جهانی. در این معنا، دیدگاه حاکم، هنجاری [6]نیز خواهد بود.
زیرا، مفهوم شئون انسانی خود معنایی هنجاری دارد و مطلوبیتها را بازگو می کند.از سویی فضای مجازی، به دلیل بیمرز و بیمرکز بودن و ساختار شبکهایش، نیاز انسان را به آزادی و به ویژه نیاز انسان دربند ساکن کشورهای دارای نظام حکومت استبدادی را به آزادی بیان، تأمین میکند و به طور کلی آزادیهایی را فراهم میآورد که حتی در مواردی به نظر نامحدود میرسند.
اما، پاره ای دیگر از حقوق و ارزش ها، در فضای مجازی اهمیت و معنائی متفاوت می یابند. مانند برابری و امنیت و حریم خصوصی و دسترسی برابر به امکانات یادگیری و آموزش و فرصت های خروج از دور باطل جهل و فقر، که در فضای مجازی در رابطه با پدیده های مجازی تعریف و ابعادی تازه یافته اند. ..............