دکتر شهیندخت خوارزمی درگفتوگویی با ماهنامه مدیریت ارتباطات به اهمیت ICT و فرصتی که فضای مجازی برای دورزدن تحریمها به ایران میدهد اشاره میکند.
*اگر بدانیم که بدون علم نمیتوانیم امور را اداره کنیم، برای مدیریت پیامدهای منفی آن آماده میشویم. بحث من این است که در این باره تکلیفمان را روشن نکردهایم. نگاه کنید به سیاستهای آموزش عالی و چرخشها و نوسانات عجیب و غریبش یا در زمینهICT که با وضوح بیشتری این بلاتکلیفی را میبینیم. هنوز پس از 30 سال نمیدانیم علم و تکنولوژی اهرم توسعه هستند یا تهدید.
*نسل جدید موبایلها یک نسل هوشمند است و پیشبینی شده در سال 2025 به جایی میرسیم که دو مسأله مطرح خواهد بود: یکی درونیشدن تکنولوژی در رابطه با انسان یعنی ابزارهای هوشمند در بدن انسان کار گذاشته میشوند که باعث میشود قابلیتهای مختلف انسان تقویت شود. من در این مورد بحث نمیکنم. بحث دیگر این است که ابزارهای ICT که از آنها در زندگی روزمزه در خانه و محل کار استفاده میکنیم، هوشی چندین برابر انسان پیدا خواهند کرد. حتی بعضی اعتقاد دارند ما با ابزارهایی کار خواهیم کرد که از خودمان چندین هزار برابر باهوشترند. حتی این امکان وجود دارد که همین ابزارهای هوشمند را در مغزتان کار بگذارید و قابلیتهای ذهنیتان را ارتقاء بدهید. حال سؤال اصلی این است که تکلیف انسان چه میشود؟ به جایگاه واقعی خودش باز میگردد؟ این جایگاه کجاست؟ شاید برای اولین بار در طول تاریخ انسان فرصت کند در جایگاه واقعیاش قرار بگیرد. جایگاه واقعی انسان کجاست؟
*میخواهم بگویم که هر پرچمی را در حوزه فضای مجازی میخواهیم بلند کنیم، اول باید زیرساخت پیشرفته ICT داشته باشیم و یک زیرساخت تکنولوژیک توانمند که بتواند آن را پشتیبانی کند؛ با این فرض که تکنولوژیهای این حوزه مدام در حال نو شدن است. وقتی این دو را نداریم، چگونه میخواهید آرمانهای خود را محقق سازید؟ دیگر شکی نمانده که ICT میتواند اهرم فقرزدایی، بهبود کیفیت زندگی مردم، رفع چالشهای آموزشی، توسعه اقتصادی، دسترسی تجارت الکترونیک، بانکداری الکترونیک و... باشد. بدون زیرساخت پیشرفته چگونه میتوان از آن در خدمت چنین اهدافی بهره گرفت؟ چند آمار را خدمتتان بگویم. در گزارش سال 2011 بانک جهانی که آمار آن مربوط به سال 2010 است، آمده که در ایران تعداد کاربران اینترنت به ازای هر 100 نفر 13 نفر است. ضریب نفوذ PC نیز 10.6 درصد است، یعنی 10.6 درصد از مردم ایران دسترسی به PC داشتهاند که البته آمار PCها مربوط به سال 2009 بوده است. ضریب نفوذ موبایل در همان سال 72 درصد بوده است. آیا این وضعیت، وضعیت مطلوبی برای ایران است؟ ایرانی که با وجود این همه چالشهای داخلی و بینالمللی باید امیدش به فضای مجازی باشد؟ فضای مجازی میتواند بخشی از مشکلات را حل کند. فضای مجازی را که نمیتوانند تحریم کنند. فضای مجازی میتواند در شرایط تحریمها به کمک ایران بیاید و راهکارهای زیادی برای دورزدن تحریمها و ارتباطات بینالملل حداقل در حوزه تجارت و صنعت و بهطور کلی اقتصاد و نیز حوزههای فرهنگی ارائه دهد. در چه شرایطی میتواند راهگشا باشد؟ در شرایطی که فضای مجازی را یک تهدید تلقی نکنیم، بلکه آن را یک فرصت برای توسعه ملی بدانیم. آیا با عملکردی که همان چند آمار نشان میدهد میتوانید از فضای مجازی به عنوان یک فرصت استفاده کنید؟ با کدام سرعت و کدام پهنای باند؟
*وقتی در کره جنوبی از سرعت 1000 گیگابایت صحبت میشود، در فنلاند دسترسی به حداقل 180 گیگابایت جزء حقوق اساسی مردم قرار میگیرد و در کشور بسیار کوچکی مثل بحرین 55 درصد از جمعیت کاربر اینترنت هستند، در چنین شرایطی چه امیدی میتوان داشت که فضای مجازی محیطی شود مناسب برای مقابله با چالشها؟ به چند آمار هم در مورد زیرساختها توجه کنید. در سال 2009 طبق آمار بانک جهانی چهار درصد از GNI (درآمد ناخالص ملی) ایران صرف آموزش و پرورش شده است و 0.67 درصد صرف R&D. بدون R&D قوی نمیتوانید زیرساخت ICT پیشرفته خودتان را بهروز نگهدارید. نکته دیگر اینکه کیفیت حکمرانی رابطه مستقیمی با شاخصهای توسعه دارد. کشورهایی که کیفیت حکمرانیشان مطلوب بوده، در زمینههای دیگر هم توانستهاند به سطح بالایی از توسعه دست پیدا کنند. امتیاز و رتبه ایران در شاخص کیفیت حکمرانی وضع خوبی ندارد. با این حال من به آینده ایران امیدوارم. اگر در سطح حکمرانی وضع بهبود یابد، در زمینههای دیگر ایران راه صدساله را یک شبه خواهد پیمود. شاید به همین دلیل دیگران اجازه نمیدهند ایران در مسیر مناسب توسعه قرار بگیرد. به نظر من زیرساختها برای توسعه آماده است و این را هم فراموش نکنیم که ما در عرض این 30 سال به دلیل چالشهای عمیقی که داشتیم، در حوزههایی توانمندیهای مهمی کسب کردهایم که این خود نیروی محرک توسعه کشور خواهد شد.