رساله ای در باب آینده آزاد اندیشی
اگر عضو یکی از شبکههای زیر هستید میتوانید این مطلب را به شبکهی خود ارسال کنید:
[14 Oct 2018]
[ دکتر مهدی مطهرنیا]
بارها و بارها بوده است که آزادی را زیباترین واژگان آسمانی دیدهام. آزادی در زمین، زندانی زمانه ی زمینی زندگی آدمیانی شده است که در افسون این زندگی سخت گرفتار آمده اند؛ واژهای که مظلومیتش یادآور بزرگترین رنجهای تاریخ است. بهتانها، زجرها و شکنجههای بسیاری را تجربه کرده است. مجالسِ بس مهمی را به نام خود دیده است و به کام دیگران، بازیافته است. این واژهی بس زیبا، چون قوی سپیدی است که بر بستر دریاچهی بهشتی حیات، آرامآرام میلغزد و شناکنان به دنبال آرامش و عشق آرام است؛ اما همواره از گوشهای شکارچیان آزادی، برای حصول به منفعتهای تعریفشدهی مادی و غیرمادی شکار، زیبایی آرامش اش را بر هم زده و زایش عشق آرام در برکهای زیبا را از او برگرفتهاند. ازاینرو است که شب مرگ آزادی، او بهسانِ قوی سپیدِ زیبای برکهی زندگی، در هنگامهی مرگ به گوشهای دور میرود و تنها میمیرد.
داستان مرگ بسیاری از آزاداندیشان و آزادگان جهان در تلّی از آتش، رقصیدن بر بالای دار، سر به باد دادن در زیر گیوتین، نوشیدن جام شوکران، یا تحمل خنجر در پهلو و سینه و … از همین دست است. از کتاب آینده آزاداندیشی اگر از خود آزادی پرسش کنیم، او روایتگر آزادی برای آزادی خواهد بود. اینگونه اگر به آزادی بیندیشیم درمییابیم که درنهایت، آزادی در یک بیان و زبان خاص «آزاد» است. هیچ فرد یا گروه یا جماعتی نمیتواند محدودش کند. قلم آزادی تا جایی میرود که اراده کند، سخنش تا جایی بلندآوازه میشود که حنجرهاش فریاد بزند. در این نوع نگرش، هیچ پنداشت، نظریه، یا مکتب و ایدئولوژی نمیتواند به آن حدود و کرانه بدهد.
اگر این حدود و این حد را از یک عامل بیرونی جستجو کنیم، آن عامل حدود خودش را حدود آزادی قرار میدهد. کرانهی آزادی اندیشه در ساحل این عامل بیرونی لنگر میاندازد. لنگرگاه را نیز بندری است که از این کرانه برای صاحبان خود بهره میجوید. ازاینرو هر گفتمانی برای اینکه آزادی را تعریف کند اول آن را به حصار میکشد. وقتی میگوییم آزادی حدودش در گفتمان مشخص میشود، هر گفتمانی چه لائیک، چه سکولار، چه دینی و چه غیردینی، چه لیبرالیستی و چه سوسیالیستی، تعریف خود را از آزادی دارند. معنا و مفهوم این نگرش آن است که محدودیت خویش را بر مفهوم آزادی بار میکنند.
پرسش در اینجا آن است که آیا چارهای هست؟ آیا راه برونرفتی از کرانه آفرینیهای گفتمانی وجود دارد؟ آیا میتوانیم یک فراروایت بَرگفتمانی برای آزادی بیافرینیم؟ آیا ما میتوانیم بدون آنکه راجع به آزادی و حدودش از خود بپرسیم وارد عمل شویم؟ آیا آزادی تا جایی آزاد است که خود نقیض خود واقع نشود. آیا آزادی امری بیکرانه است؟ حدود ندارد؟ قلمرو ندارد؟ اگر دارد چه چیزی این قلمرو را مشخص میکند؟ چه کسی از اقتدار مشروع و مقبول برای تعیین قلمرو برای آزادی برخوردار است؟ چه کنشگری میتواند آزادی را به حصار بکشد؟
کتاب رساله ای در باب آینده آزاد اندیشی دومین کتاب از مجموعه کتاب های مهدی مطهرنیا است که امسال توسط نشر دانش پرور به چاپ رسیده است. این کتاب دارای شش بهره و فصول مجزایی است که سناریوهای پنجگانه ی ذیل را در بهره پنج کتاب آورده است :
فرپندار آزاداندیشی در اتاق شیشهای و آتنیزه شدن حیات آزادی
آینده نگری یا پیش نگری آینده ی آزاداندیشی- فرپندار آزاداندیشی در زیربند (8)
آینده نگاری یا پیش نگاری آینده آزاداندیشی
فرپندار آزادی در اتاق شیشهای
آینده پردازی یا پیش پردازی آینده ی آزاداندیشی- فرپندار آزادی روح جهان آینده
مطلبهای دیگر از همین نویسنده در سایت آیندهنگری: