ترور سردار قاسم سلیمانی و زیر بنای آن
اگر عضو یکی از شبکههای زیر هستید میتوانید این مطلب را به شبکهی خود ارسال کنید:
[11 Jan 2020]
[ مجید / ایران]
سیاست نه جنگ و نه صلح امریکا ، هر گاه که کم بیاورد ، بلافاصله از سوی سر دم داران امریکا مجددا ترمیم میشود . و مصادیق آن متعدد است.
بحران خاورمیانه در ماههای اخیر در حال فروکشیدن بود و رای زنی های مختلف از طرف نخست وزیر ژاپن و گفت گو های پنهانی با عربستان و پای درمیانی نخست وزیر عراق و غیره که در حال شکل گرفتن بود، امریکا را بر آن داشت که به بهانه کشته شدن یک تبعه خود در عراق ،گروه حشد الشعبی را به آتش راکت های خود ببندد و12 تن از فرماندههان انرا ترور کند و حدود پنجاه نفر را نیز مجروح کند. در جواب این کشتار مردم عراق در اطراف سفارت امریکا تظاهرات کردند وحتی از دیوار سفارت بالا رفتند منتها به کسی آسیبی نرساندند ولی باز امریکا در جواب ، قاسم سلیمانی و ده نفر از همراهان اورا هدف موشک های خود قرار داد و انها را شهید نمود.
آمریکا در خاور میانه بدنبال چیست؟ آمریکا از منطقه چه میخواهد؟ صلح ! بزرگ نمائی! منافع اقتصادی ! گسترش دمکراسی.، (بهمان گونه که به عراق برد.) چه میخواهد؟ خاور میانه جز نفت و منابع زیر زمینی چه دارد که مورد توجه امریکا باشد؟ این چیزیست که هر کودکی بسادگی متوجه میشود که امریکا در خاور میانه بدنبال چه میگردد. بدنبال منافع. چگونه میتواند انرا بدست آورد. بسته به اینکه کدام جناح آمریکا بر سر کار باشد جهت این حرکت فرق میکند. جمهوری خواهان عمدتا از طریق فروش اسلحه انرا کسب میکنند و خرید اسلحه از طرف کشورهای عرب منطقه نیاز به بحران های شدید وتهدیدات واقعی دارد.
آمریکا درست است که قوی ترین ارتش دنیا را در اختیار دارد ، ولی بخصوص بعد از شکت ویتنام و درماندگی در افغانستان و عراق ، دیگر نمیخواهد که خود یک طرف قضیه باشد و رهبران آمریکا بکرات این را عنوان کرده اند . آمریکا بطور مشخص میخواهند که با به وحشت انداختن اعراب جنوب خلیج فارس ، انها را متکی بخود و وادار و مشتاق به خرید اسلحه بکند . تا انجا که جا دارد ، سلاحهای غیر اتمی و انجا که این تسلیحات به اشباع برسد ، سلاح اتمی. این استراتژی جمهوری خواهان است. و اتمی شدن خاور میانه ، هیچ خطری هم برای امریکا ندارد. منتها مانع بر سر اینکار ، جهان و اسرائیل است. جمهوریخواهان این مسئله را با اتمی کردن جمهوری اسلامی , و از آن طریق اتمی کردن منطقه حل خواهند کرد . دمکراتها با تصویب بر جام سعی نمودند که کاری کنند که ایران سالهای سال نتواند که اتمی شود. ناتانیاهو که تابع مطلق جمهوریخواهان است ، خلاف منافع اسرائیل عمل میکند ، علی رغم اینکه غیر اتمی شدن خاور میانه به نفع مسلم اسرائیل است او با برجام مخالفت میکند و تابع سیاست جمهوریخواهان میشود. آمریکا از ترور قاسم سلیمانی و مهندس و دیگر سران حشد الشعبی ، فقط میخواهند که تضاد های منطقه را تشدید کنند و مطلقا برنامه جنگ با ایران را نه دارند و نه بنفعشان است که داشته باشند.
ولی در مورد سردار قاسم سلیمانی. ما چه خوشمان بیاید و چه بدمان او تبدیل به قهرمان ملی ایران شد. بدلائل روشنی این افتخار توسط ملت ایران باو اهدا شد. اول انکه او وظیفه اش را نگهداری از مرزهای ایران تعیین کرد ه بود و بدین منظور فعالیتش را در خارج از مرزهای ایران متمرکز کرد. دوم آنکه مثل دیگران بدنبال مال اندوزی و اختلاس نبود . سردار سلیمانی قبل از ورود به سپاه کارش بنائی بود و در جنگ هشت ساله داوطلبانه وارد سپاه شد. سوم آنکه فردی شجاع ، ژنی و در کارش استاد بود. در واقع مردم با بزرگداشت او ، تو سر ی بکسانی زدند که با دزدی و مردم فروشی و اختلاس به انها خیانت میکنند. یعنی مردم ، بین خادم و خائف اختلاف قائل شدند و این بهترین عکس العمل زیبای مردم بود.
بهر صورت این اتفاق یک بازی برد برد برای جمهوری اسلامی و ترامپ بود. ترامپ با این عمل ، در امریکا اعتبارش را بالا برد ونشان داد که هم قاطع است و هم صلح طلب. و این امتیاز در انتخابات خیلی بدردش میخورد.
جمهوری اسلامی که پس از اعتراضات ماه پیش کاملا در گوشه قرار گرفته بود. با استفاده ار محبوبیت و مظلومیت سردار سلیمانی ، برروی اعتراضات ماله کشیدد و میلیونها نفر با ریختن به خیابانها خاطرات 57 را زنده کردند. این هدیه متقابل ترامپ به جمهوری اسلامی بود. بی علت نیست که رهبران دو کشور از نتیجه این اتفاقات بسیار احساس پیروزی و رضایت میکند. برخی معتقدند که ترور سلیمانی دنباله ترور ایت اله رفسنجانی بود. زیرا هردو از کسانی بودند که میتوانستند جانشین رهبر ی باشند، چه در زمان حیات و چه پس از مرگ. بنابراین هردو بیک سرنوشت دچار شدند. امریکا هم که از سردار سلیمانی طبیعتا دل خوشی نداشت و کافی بود که اطلاعات موقعیت او به انها برسد. نتیجتا این عده معتقدند که سلیمانی وجه المصالحه بود.
به هر حال امریکا ( جمهوری خواهان) در شرایط کنونی جهان ، یعنی جهان چند قطبی، منافعشان را تنها نه جنگ، بلکه شرایط نه جنگ و نه صلح است که تامین میکند. و ایران بهترین گزینه برای تامین این شرایط در خاورمیانه است. این سیاست یعنی نه جنگ و نه صلح عمده ترین سیاست استراتژیک او در جهان و بخصوص در خاورمیانه است. بقیه اقدامات او جنبه تاکتیکی دارد.
مطلبهای دیگر از همین نویسنده در سایت آیندهنگری: