نظام¬های سیاسی بیمار طی چه فرایندی به بن بست¬های استراتژیک، اضمحلال، فروپاشی و نابودی می رسند؟
اگر عضو یکی از شبکههای زیر هستید میتوانید این مطلب را به شبکهی خود ارسال کنید:
[30 Jan 2018]
[ کوروش برارپور]
به نام خدا و ستوده باد دانایی
مدلسازی و نظریه¬ پردازی: کوروش برارپور – پژوهشگر آزاد(و بیطرف) و فعال جامعه مدنی ایران
اشاره: این یادداشت، چکیدهای بسط یافته از گفتگوی نگارنده با علی لاریجانی(رئیس مجلس نهم) است که به پیش بینی وقوع اعتراضات گستردهی مدنی و آشوبهای خیابانی در ایران در بین سالهای 1396 تا 1398 پرداخته است. این دیدار در 31 ام اَمرداد 1393 صورت پذیرفته و احمد توکلی نماینده وقت تهران نیز بعنوان شاهد و ناظر بر این گفتگو، پژوهشگر را همراهی کرده است. مدلهای سیستمی و معادلات ریاضی مربوط به این گفتگو که با هدف آگاهیبخشی عمومی منتشر شده، نزد پژوهشگر محفوظ است.
بسطِ فرازهایی از گفتگو:
سرنگونی حکومت پهلوی، فروپاشی نظام کمونیستی در شوروی، براندازی سیستم منتسب به صدام و حزب بعث عراق، حذف القاعده از نظام سیاسی - اجتماعی افغانستان، سرنگونی حکومت های خودکامه در کشورهای شمال آفریقا، حذف داعش از جغرافیای سیاسی عراق و سوریه، مرگ یک بیمار ایدزی یا سرطانی و مرگ سلولهای ایمنی بدن یک موش توسط پاتوژنها(یا سلولهای بیگانه) همگی مثالهایی از سیستمهای بیماریاند که در طول زمان و طی چهار مرحله به فروپاشی، سرنگونی، حذف و مرگ رسیدهاند!
بر اساس مدل DLA یا تحلیل لایه لایهای مشکل در سیستمها(Difficulty Layer Analysis) که متعلق به پژوهشگر است، «مشکلات در همه این سیستمها طی پنج مرحله شکل میگیرند، رشد میکنند، به بلوغ میرسند و سپس به مرحله تکامل یافته تری فراجهش ناگهانی می یابند. این مراحل پنج گانه عبارتند از: الف) گلوگاه، ب) بحران، پ) نفوذ بیگانگان یا رخنه محرکهای بیرونی، ت) حاکمیت عدمقطعیتهای محیطی و چ) بنبستهای استراتژیک».
الف) مرحله گلوگاه:
گلوگاه ساده ترین شکل بروز مشکل در هر سیستم است. گلوگاه جایی رخ میدهد که در برابر روند رو به جلوی فرایندهای کاری، صف یا انتظار ایجاد شود.
گلوگاه جایی رخ میدهد که: یا در برابر گردش اطلاعات، یا در برابر تغییر باورها و مدلهای ذهنی مردم و حاکمان یک جامعه، یا در برابر تغییر روشهای تصمیم گیری و اقدام دولتمردان و حاکمان، یا در برابر مطالبات عمومی و فرایند انتقال دانش نخبگان به دولتمردان و حاکمان، یا در برابر تغییر شرایط و قواعد بازی در سیاست، یا در برابر فرایند سرآمدسازی فرهنگ ها، یا در برابر بازآفرینی فرایندهای اداری، یا در برابر تغییر و چابک سازی ساختارهای معیوب سیاسی و حقوقی، یا در برابر به روزسازی فناوری های پیشرفته، یا در برابر جابجایی قدرت و یا در برابر چرخش نخبگان یک جامعه موانعی وجود داشته باشد!
در چنین شرایطی، این موانع نیز با ایجاد صف یا انتظار، فعالیتها و فرایندهای کاری را بطور موقت، متوقف می کنند. بروز گلوگاه در هر سیستمی، درونزا بوده(یعنی خاستگاه یا منشاء درونی داشته) و متاثر از عوامل یا علت های درون سیستمی است.
گلوگاه به چهار گونه قابل دسته بندی است:
گلوگاه یا از جنس مطالبات عمومی است(نوع 1)، یا از جنس ظرفیت های مدیریتی است(نوع 2)، یا از جنس روش های مدیریتی است(نوع 3) و یا از جنس هر سه مورد یادشده است(نوع 4). زمانی که گلوگاه نوع4، رخ میدهد راه حلی وجود نخواهد داشت! در این حالت «ماهیت سیستم» زیر سوال می رود و تراز مشکلات سیستم، از حد گلوگاه به سطحی با درجه پیچیدگی بالاتر تحت عنوان «بحران»، فراجهش ناگهانی خواهد یافت و سیستم با اَبَرچالش «اشباع شدگی» روبرو خواهد شد.
ب) مرحله ی بحران:
مرحله بحران از چرخه ی حیات مشکل در یک سیستم، زمانی شکل می گیرد که یا منابع تخصیصی(دروندادها) به فرایندهای کاری، کمتر از هزینه های مصرفی باشد یا هزینه های مصرفی بیشتر از منابع تخصیصی باشد یا هردو مورد، خواسته یا ناخواسته باهم رخ دهند.
بحران، مرحله ی تکامل یافته ی «گلوگاه» است و بروز آن در هر سیستمی درونزا بوده و متاثر از عوامل و علتهای درون سیستمی است. بازیگران سیستم های سیاسی - اجتماعی لااُبالیپرور، با تولید و بازتولید رفتارهای تاخیری، سیستم را با انواع ابَرچالش های اشباع شدگی، ناکارآمدی، نامقبولی، فلج سیستمی، ضعف پیروی و فقدان مشروعیت روبرو می سازند!
در مرحله ی بحران، فساد افسارگسیخته سبب می شود توازن بین تخصیص منابع و مصارف سیستم بهم بخورد. در حالت بحران، صف ایجاد نمی شود بلکه «کلیت سیستم» بهم می خورد و سیستم از کار می افتد. در حالت بحران، سیستم بعنوان کل، تسلیم شرایط تحمیلی از سوی اجزای خودش(و نه دشمنان) می شود! در این شرایط «ماهیت سیستم» نیز زیر سوال میرود. یعنی، اجزاء آن بجای اینکه بصورت منظم و ساختارمند درجهت رسیدن به چشم اندازی منفرد و مشترک، همسو عمل کنند و اثر یکدیگر را تقویت کنند، درخلاف جهت هدف سیستم(چشمانداز ملی) و در خلاف جهت حرکت یکدیگر حرکت کرده و اثر یکدیگر را نیز خنثی می کنند!
انواع بحران:
بحران ها یا از جنس منابع اند(نوع 1)، یا از جنس هزینه اند(نوع 2)، یا از جنس سازوکار تخصیص منابع و مدل سیاستگذاری هزینه هایند(نوع 3) و یا از جنس هر سه مورد یادشده اند(نوع 4). درصورتی که در سیستمی بحران نوع4، رخ دهد راه حلی وجود نخواهد داشت! در این حالت تراز مشکلات سیستم، به سطح «نفوذ و رخنه بیگانگان»، و سپس سلطه ی محرک های بیرونی بر سیستم، فراجهشی ناگهانی خواهدداشت.
پ) مرحله نفوذ بیگانگان یا رخنه محرکهای بیرونی:
محرکهای بیرونی، متغیرهایی برونزا یا عوامل بیرون از سیستم هستند که بر روی فرهنگ، خلقیات، تصمیمها، اهداف، استراتژیها و برنامه های آن تاثیر میگذارند بطوریکه برای مدیران سیستم شناخته شده اند.
بعنوان مثال:
کارگردانان سیستم تاراج در نظام های سیاسی فاسد از طریق لابی های سیاسی، بازیگرانی از جنس خودشان را تحت عنوان وزیر یا دولتمَرد به درون دولت های رسمی روانه می کنند یا سازمانی غیررسمی را تحت عنوان «دولت در سایه» شکل می دهند تا از آن طریق بر روی تصمیم های رسمی دولتها تاثیر بگذارند!
انواع محرکهای بیرونی:
محرکهای بیرونی سه نوع اند: یا استاتیک اند(مانند کاشتن جاسوس در یک سیستم)، یا داینامیک اند(مانند کار گذاشتن سیستم شنود در اتاق یک سیاستمدار) یا ترکیبی اند(مانند: ایجاد سازمانی غیررسمی در یک تشکیلات رسمی)! در حالت ترکیبی، سیستم های بیمار توسط سازمانی غیررسمی از کار می افتد و به سمت و سویی هدایت میشود تا مغلوب یا تسلیم شرایطی شود که عدمقطعیتهایمحیطی،آنها را ایجاد کردهاند!
در این حالت نه تنها ماهیت و کلیت سیستم، بلکه «موجودیت سیستم» نیز زیر سوال رفته و زمینه را برای حاکمیت عدم قطعیت های محیطی فراهم می آورد. یعنی سکان رهبری و عنان مدیریتی سیستم ظاهرا در دستان رهبرانش است اما توان حل مساله از ایشان سلب شده و فرصت فکر کردن برای تحلیل و چاره اندیشی ندارند! در این شرایط؛ سیستم بصورت باری به هرجهتی «اداره» میشود اما «مدیریت» نمی شود!
ت) مرحله حاکمیت عدم قطعیت های محیطی:
عدم قطعیت ها مجموعه ای از عوامل ناشناخته ی برون سیستمی اند که در خلاف جهت بهبود یا دگرگونی مثبت در سیستم، سدسازی میکنند و بر روی فرهنگ، خلقیات، تصمیمها، اهداف، استراتژی ها و برنامه های آن تاثیر منفی میگذارند.
چند مثال:
آمریکا با اعمال تحریم های بین المللی علیه ایران و سپس با اعمال فشار بر کشورها و شرکت های بین المللی، اقتصاد ایران را در فاز گلوگاه و بحران نگاه می دارد!
رخ دادن زمین لرزه(بعنوان یک عدم قطعیت طبیعی) در تهران می تواند بر روی متغیرهای امنیت ملی ایران در ارومیه و زاهدان، تاثیری بس شگرف بگذارد! پدیده ی وارونگی هوا، زندگی روزانه ی کلان شهرها و شهرهای صنعتی را به تعطیلی می کشاند!
بمب گذاری در اماکن عمومی و حوادث تروریستی دیگر، ده ها شهروند عادی، نظامی و دانشمند ایرانی را به شهادت رسانده است.
انواع عدم قطعیت های محیطی:
عدم قطعیت های محیطی دو نوع اند: یا از نوع نمونه سازی(پروتوتایپینگ)اند، یعنی پیش تر نمونه ای مشابه آنها در همان سیستم یا سیستمی دیگر رخ داده، یا از نوع اکتشافی اند که دیسکاوری نیز خوانده می شوند. نوع اکتشافی نیز به دو گونه ی اولیه و پیشرفته قابل دسته بندی است.
چ) بن بست های استراتژیک:
در این مرحله، برای هیچیک از مشکلات چهارگانه سیستم که در بالا تشریح شد راه حلی وجود ندارد. در این مرحله، سیستم دچار فروپاشی یا فرا اُفت ناگهانی می شود!
جمعبندی:
اگر دولتمردان و حاکمان ایران در زمان اکنون از حل ابَرچالش هایی چون بیکاری، خشکسالی، ترافیک و آلودگی هوا(در کلان شهرها)، هجوم ریزگردها، ویرانی های گسترده حاصل از زمین لرزه، آسیب های ناشی از سیل، اعتراضات مدنی، آشوب های خیابانی، تحریم ها، ترورها و حمله ی نظامی احتمالی کشورهای متخاصم عاجزند بدان دلیل استکه طی چهل سال گذشته تاکنون از طریق گماشتن افرادی غالبا کهنسال، سالخورده، فاقد تخصص و بی کفایت در جایگاه های کلیدی؛ به ایجاد گلوگاه و بحران در کشور دامن زده اند.
یعنی اگر فرایندهای مدیریتی کشور به سادگی تسلیم محرک های بیرونی و عدم قطعیت های محیطی می شود بدان دلیل استکه حضور دولتمردان و حاکمان غالبا سالخورده و ناکارآمد ایران بر مسند قدرت، در طول زمان و از طریق ایجاد ابَرچالش هایی از جنس گلوگاه و بحران، زمینه را برای نفوذ بیگانگان و حاکمیت عدم قطعیت ها فراهم کرده است! این درحالیست که هرگاه اعتراضی مدنی وَلو مسالمت آمیز توسط مردم و دانشجویان رخ می دهد، آنها نیز بی درنگ هر اعتراض و مطالبه ای را به متغیری برونزا به نام «دشمن» نسبت می دهند!
بخاطر بسپاریم که هرگاه انگشت تقصیر ناشی از بروز ابَرچالش ها در کشور را بسوی «دشمن» نشانه می رویم، سه تا از انگشتان مان را بسوی خودمان نشانه رفته ایم!
/ زنده باد توسعه - پاینده باد ایران و بیشینه باد غرور ملی ایرانیان/
مطلبهای دیگر از همین نویسنده در سایت آیندهنگری: