جناب آقای دکتر احمد توکلی– عضو محترم مجمع تشخیص مصلحت نظام: با تقدیم درود و با احترام
همانگونه که مستحضرید نظام جمهوری اسلامی ایران امروز وارد چهلمین سال از حیات سیاسی– اجتماعیاش میشود. در اینحال، گستره وسیعی از ملت نجیب ایران، رضایت چندانی از کارکرد آن و عملکرد حاکمان غالبا سالخوردهاش ندارند!
جناب آقای دکتر توکلی عزیز - سیاستمدار فسادگریز و مفسدستیز ایران!
پیرو مذاکرات ادواری پیشین؛
· آیا قبول دارید ملت ایران بخاطر رهایی از سه درد اساسی، از جمله: درد «استبداد»، درد «استعمار» و درد «عقبماندگی»، انقلاب کرد؟
· آیا قبول دارید ملت ایران چارهی درد استبداد را در «آزادی»، چارهی درد استعمار را در «استقلال» و چارهی درد عقبماندگی را در «پیشرفت» دید؟ و برهمین مبنا طی یک روند کمابیش یکصدساله، انقلاب را به پیروزی رساند؟
· آیا قبول دارید انقلاب ۱۳۵۷ ایران، دستاورد پایمردیها و ریختهشدن خون صدهاهزار شهیدی است که ملت ایران(نه حاکمانش) در راهش قربانی کردهاست؟
· آیا قبول دارید ملت ایران تمامی این کنش و واکنشهای تاریخی و سیاسی-اجتماعی را بخاطر عدم تحقق مطالباتش به سرانجام رساندهاست؟
اکنون که چهلسال از عمر نظام جمهوری اسلامی میگذرد، ملت ایران نهتنها به مطالبات بهحق و تاریخی خود دست نیافته بلکه با یک «جابجایی الگو در شکل دردهایش» نیز روبرو شدهاست!
بدين معنا كه پس از پیروزی انقلاب، استبداد مذهبی جایگزین استبداد نظامی، انحصار داخلی جایگزین استعمار خارجی و واپسگرایی ذهنی و سطحینگری در رَوشِ(تصمیمگیری و اقدام در کشورداری) نیز جایگزین عقبماندگی ذهنی در کشورمان شدهاست!
بهسخنی دیگر؛ «استبدادمذهبی» در زمان اکنون با تاکید بر ایدئولوژیتکهویتی(دینگرایی افراطی) و ازطریق سرکوب انواع هویتها(ی نسلی، جنسیتی، قومی، علمی، فرهنگی، مذهبی و تمدنی) بهگسترش بحرانهای چندهویتی در جامعه دامن زدهاست.
کارگردانان و بازیگران سیستم تاراج نیز که اغلب از طیف متنفذان سیاسی، نظامی و مذهبیاند با بهراه انداختن یک بازی برد – باختِ متکی بر «انحصار»، بطور افسارگسیختهای به گسترش فساد سیستماتیک و هرجومرجهای خودساخته در کشور دامن میزنند!
بدیهی است؛ این دوحلقهی بازخوردی معیوب نیز به تحکیم حلقهی شوم سومی بهنام «درجازنی و توسعهنیافتگی» در کشورمان منتج شدهاست!
برهمین مبنا، مردم نجیب ایران هرگاه جهت تحقق مطالبات بهحق و تاریخیشان حتی در مسالمت آمیزترین شکل ممکن گامی برمیدارند یا اعتراضی نجیبانه میکنند و از حاکمان ناکارآمدی که اتفاقا مدعیاند با تکیه بر آرای مردم انتخاب شدهاند پرسشی میپرسند مبنی بر اینکه:
"پس بالاخره چهوقت قرار است معضل تورم و گرانی، بیکاری، رکود، نابرابری، فقر، فحشا، فساد، آلودگی و وارونگی هوا، خشونت و سرکوب در کشورمان حل شود؟"، آنگاه آنها با نسبت دادن هر حرکت اعتراضی و بهحق مردم به یک عامل بیرونی به نام «دشمن» و با مزدور، جاسوس یا آشغال خواندن ملت متمدن کشورمان، نهتنها اقدام به حل مساله نمیکنند بلکه با پاککردن صورت مساله، خود را مبرا از هرگونه خطا یا اشتباهی میدانند!
در اعتراضات دیماه۱۳۹۶، مسئولان غالبا کمتوان و پا بهسن گذاشتهی کشورمان صراحتا اعلام کردند: "آتشبیار تمام اعتراضات اخیر، دشمن بوده و جوانکی بهنام محمدبنسلمان و برادرزن صدام به همراه نتانیاهو(!)، مردم و جوانان ایران را به خیابانهای شهرهای کشورمان کشاندهاند"!
پرسشی که در این زمینه مطرح میشود آن است که: مگر حاکمان کشورمان معتقد نیستند که عامل تمام بدبختیهای کشور، یک عامل بیرونی به نام «دشمن» است؟
بسیارخوب! خدا خیرتان دهد! در اینصورت به حاکمان بزرگوار و غالبا اندکگرا و درعینحال تمامیتخواه کشورمان بفرمایید: "در یک فرایند آرام، مدیریتشده و همراه با فشار زمانی، سکان رهبری و مدیریت کشور را به نخبگان جوان و «نامتعارفِ» ایران بسپارند تا چنان درسی به دشمنان درون و بیرون از کشور بدهند که تنها، آرش و کوروش و فردوسی به اَنیرانیان دادند.
بدیهیاست در اینصورت، مسالهای بهنام «دشمن» برای همیشه در این سرزمین حل خواهدشد و تکلیف مقولهای بهنام «استکبار» نیز، برای همیشه یکسره خواهدشد.
در نامههای ارسالی بعدی برای سیاستمداران کشورمان، به راهکارهای «چارهساز» برای حل ابرچالشهای ایران، پرداخته خواهدشد.
انتظار میرود موارد را بهشکل شایستهای به رهبر عزیز و فرزانه انقلاب منتقل بفرمایید.
با آرزوی نیکفرجامی
کمترین ملت ایران: کوروشبرارپور - پژوهشگر آزاد(و بیطرف) و کنشگر جامعهمدنی ایران
۲۲بهمن ۱۳۹۶ - قلهدماوند
زنده باد توسعه - پاینده باد ایران و بیشینه باد غرور ملی ایرانیان