پروژه بلندپروازانه «طرح کمربند و راه» (Belt & Road Initiative) در سال ۲۰۱۳ با بودجه یک تریلیون دلاری توسط دولت چین کلید خورد . این پروژه با هدف اقتصادی درسمت و سوی استراتژی های چند گانه و به منظور :
۱- ایجاد شبکه حمل و نقل منسجم ،
۲- تسلط بر نفت و گاز خاورمیانه به ویژه تسلط بر میدان های نفتی ایران ،
۳-انتقال سریع کالا های چینی به بازار های جهانی به ویژه اروپا و
۴- ایجاد اشتغال برای نیروی کار عظیم این کشور
آغاز شد .
قراداد ۲۵ ساله بخشی از «طرح کمربند و راه» می باشد , که در سال ۲۰۱۶ در دیدار رئيسجمهوری چین و علی خامنهای با تاکید روحانی و ظریف طرح اولیه ان بسته شده بود .
بر پایه ادعای " پترولیوم اکونومیست " قرار داد ۲۵ ساله بین ایران و چین شامل موا رد زیر می باشد :
۱- سرمایه گذاری چینی ها در پنج سال اول ۲۸۰ میلیارد دلار در بخش انرژی و نفت و گاز ایران ، و سرمایه گذاری ۱۲۰ میلیارد دلار ی درحوزه توسعه زیر ساختهای تولید و حمل و نقل
۳- دولت چین میتواند تا ۵۰۰۰ نیروی امنیتی خود را با هدف محافظت از سرمایه گذاری خود به ایران بیاورد
۴- فروش نفت و گاز ایران به به چین با ۳۰ درصد تخفیف ، و شرکتهای چینی در تمامی پروژههای مربوطه در ایران حق تقدم دارند.
۵- پرداخت محصولات خریداری شده به ایران با با دو سال تاخیر
۶- بازپرداخت با یوان چینی انجام شود و دو سوم مبلغ خرید نقد خواهد بود و یک سوم به شکل کالا و خدمات
۷- به منظور ضمانت ، واگذاری جزیرۀ کیش به چینیها
و بندهای غیرعلنی دیگر .... که بر ان آگاه نیستیم .
چین در تلاش است که به عنوان قدرت والاتر جلوه یابد و نام خود را در اقتصاد جهانی به عنوان برترین به نمایش گذارد . پروژه «یک کمربند، یک راه» با بازسازی " جاده ابریشم " برای تسلط بر سه قاره آسیا ، اروپا و آفریقا آغاز شده است . بودجه چند تریلیون دلاری صرف ساخت خطوط راه آهن ، بندر، اسکله ، نیروگاه ، و .... در جنوب آسیا ، آسیای مرکزی، روسیه ، خاورمیانه، آفریقا ، جنوب اروپا و اروپای شرقی خواهد شد. با تکمیل این طرح ، بیش از شصت کشور با سهمی عظیم از اقتصاد و جمعیت کل جهان ، در مدار اقتصادی کلانی توسط دولت چین درهم تنیده و یکپارچه خواهند شد. هر چند که به ظاهر ادله اقتصادی انگیزه اصلی این پروژه کلان می باشد اما بدون تردیدن ملاحضات ژیوپلتیکی نقش بارزی را ایفا خواهد کرد .
دولت چین دارای سامانه کشتیرانی بزرگی با نام " کوسکو " می باشد که در سال ۲۰۱۶ با سرمایه گذاری ۶۰۰ بلیون دلار در بندر "پیره " در جنوب یونان ، این بندر را تبدیل به مرکز ترانزیت کالاهای چینی کرد ، در نتیجه چینی ها دیگر نیازی ندارند از بندر هامبورگ و روتردام استفاده نمایند و بدین گونه برای چنی ها به صرفه تر خواهد بود . پس می توان تصور کرد که جنوب اروپا تبدیل به پایگاهی برای چین شود که از آنجا محصولات ساخت خودش را نه فقط به داخل قاره سبز، بلکه به بازارهای نوظهوری مانند شرق مدیترانه و خاورمیانه نیز صادر کند.
ایران در این پروزه کلان ، نقش بارزی دارد . اگر به تاریخ هم بنگریم ، ایران محل تلاقی شرق و غرب و گذرگاه کاروان های تجاری بوده است و در دوران معاصر می تواند بار دیگر در پروژه بلندپروازانه چین جایگاه مهمی داشته باشد و عزت رابه چینی ها و ذلت را به ایرانی ها پیشکش کند .
این پروژه در سمت و سوی ارایه اندیشه جهانی سازی با ویژگی های چینی می باشد ، و برگ برنده دیگری در دستان پکن قرار خواهد گرفت ، تا الگوی حکومتداری مطلوب خود را ، یعنی توسعه سرمایه داری دولتی ، بدون اتکا به نهادهای دموکراتیک و توسعه سیاسی ، در مقابل الگوی لیبرال و نیو لیبرال آمریکا و اروپا ی دموکراتیک ترویج کند . در زمانه ای که دولت نا بخرد ایالات متحده به رهبری ترامپ ، سنت دیپلماتیک چند دهه گذشته خود را کنار گذاشته و با روندهای جهانی شدن مخالفت می کند ، طرح" کمربند و راه" ، مهم ترین ابزار پکن برای تبدیل شدن به هژمونی جهانی شدن و گلوبالیزاسیون از نوع چینی است . در این راستا چینی ها اقدامات مهمی کرده اند ، به عنوان نمونه ؛ سدی در کامبوج ، بندری در سریلانکا ، یک نیروگاه در آفریقای جنوبی ، یک استادیوم 50 هزار نفری در زامبیا و مقر جدید پارلمان زیمباوه و .... همه نام چین را به یدک می کشندزیرا این کشور طراح و سازنده این ساخت و سازها بوده است .
در این میانه جنبه های شوم این پروژه آشکار می شود ؛ دولت های خود کامه همچون ایران و کشورهای آسیای میانه ، از سیستم های سرکوب و تکنولوژی چینی ها در تقابل با آزادی و دموکراسی استفاده خواهند کرد و آسیب جدی به نهادی های دموکراتیک و دموکراسی خواهند زد .
آیا جهان پسا کرونا جاده ابریشم را پر سنگلاخ خواهد کرد و مانعی بر سر آرزوهای جاه طلبانه چینی ها خواهد شد ؟ و آیا رویارویی میان چین , و آمریکا و اروپا را افزایش خواهد داد ؟