سید محمد خاتمی بار دیگر نطق فرمودند :
«به مردم ظلم شده اما به انقلاب بیشتر ظلم شده است !!»
( پیداست که منظور ایشان از «انقلاب» همین نظام سلطهء آخوندی و حاکمان سی و چهارساله است .
زیرا درست در لحظهء تسلط ملایان بر کشور ، به جز آنها که تسلیم آنان شدند باقی ماندهء ملت ایران همگی یکشبه تبدیل به ضد انقلاب و ضد انقلاب فراری یا ضد انقلاب معدوم یا ضد انقلاب محبوس شدند و این روند تبدیل مردم ایران به ضد انقلاب معدوم و محروم و مصدوم و فراری و... همچنان ادامه یافته است تا امروز که رسیده ایم به جایی که گذشته از سید علی و حواریون و پاسبانان و طرفداران ولایت سفیانی او ، حتی خودی های نظام هم «فتنه گر و منحرف و ضد انقلاب» خوانده می شوند ! و چنانچه این سیر توقف ناپذیر ادامه بیاید احتمال فراوان می رود که شخص خاتمی نیز به ما فراریون ضد انقلاب بپیوندد ، چزا که پیش ازین چند تن از وزیران و کارگزاران مهم دولت او به فراریان خارج نشین پیوسته اند.
گر ملک این است و گرین روزگار
زین دهِ ویران دهمت صد هزار ! )
...............................................
شهر قم ، شُهره تر از رُم شده است
شاهدِ روبهکَش ، دُم شده است
خاتمی ، شیخکِ خندان لبکَش
گـَرزه ماری ست که کژدم شده است
گفته در دورۀ سلطانی ی شیخ
اندکی ظلم به مردم شده است
ظلم بدتر به نظام است و به ما
زانکه نعلینِ خدا ، سُم شده است
زانکه دامانِ شرف رفته ز کف
کینه ، قصابِ تبسم شده است
جهل در جلد تدیّن به زمین
صاحبِ فضلِ تقدّم شده است
جور درجامۀ قانونِ خدا
تیغ در کف به تحکّم شده است
دزد بر منبر و شبرو بر تخت
غرقه در عیشِ تنعم شده است
وحشت از قهر خدا برده نصیب
رحم، در قهر ِ خدا گُم شده است
صلح ، مصلوبِ عداوت گشته ست
عدل، مرعوبِ تصادم شده است
خورده بر بیضۀ دین ، نیزۀ دین
زان گرفتار تورّم شده است !
مسجدی ساخته ابلیسِ لعین
گرم ِ تعلیم و تعلّم شده است
نقشِ فرعون به منبر زده ست
رُعب در حالِ تجسّم شده است
جَرّ اثقال برافراشته مرگ
قتلِ انسان به تداوم شده است
روس وچین ، عاشقِ اسلام عزیز
کفر و دین ، غرقِ تفاهم شده است
نه به غارت شده سرمایه و سود
نه به این مُلک تهاجم شده است !
سینه خالی شده از شور درون
رحم عاری ز ترحم شده است
بال بلبلِ شده زندان سکوت
زاغ ، استادِ تکلّم شده است
آرمانی که به غارت رفته ست
روزگارش بتر از قُم شده است !
انقلابی که تحکم ها داشت
شِکوه پرداز تظلم شده است !