اعتراضات سراسری و ناآرامیهای گسترده اخیر در شهرهای مختلف ایران واکنشهای مختلفی را در جامعه تاجیکستان و در میان کاربران تاجیک در فضای مجازی به دنبال داشته است.
بسیاری از کاربران تاجیک شبکههای اجتماعی میگویند در حالی که با اعتراضات خود را همنوا میدانند، اما از احتمال گسترش دامنه بی ثباتی در این "کشور همزبان" نگرانند. برخی خواهان سرنگونی جمهوری اسلامی هستند و برخی هم در دفاع از نظام جمهوری اسلامی در این شبکههای اجتماعی سخن میگویند.
در زیر نظرات چندی از کاربران تاجیک شبکه فیسبوک در این مورد که رویدادهای اخیر در ایران برای آنها چه اهمیتی دارد و این تحولات چه تاثیری میتواند در کشورهای آسیای میانه برجا گذارد:
قناعت عادل، تحلیلگر مسایل تاجیکستان و آسیای میانه:
حق نشر عکسPERSONAL ARCHIVE
اقتصاد ایران طی سالهای زیادی تحت فشار تحریمهای بینالمللی قرار گرفته بود. در سال ۲۰۱۵ بسیاری از محدودیتها به عنوان بخشی از توافق هستهای با قدرتهای جهانی لغو شد، اما ایرانیان عادی از این بهره قابل توجهی نبردند. نقض گسترده حقوق بشر که از سوی سازمانهای حقوق بشر و روزنامه نگاران گزارش می شود، ادامه دارد.
به جای سرمایه گذاری در حوزه اجتماعی، حکومت جمهوری اسلامی ترجیح داد از وجوه به دست آمده از لغو تحریمها برای شرکت در درگیریهای خارجی، بویژه در جهان عرب، و برای رویارویی با اسرائیل و غرب که برای ایرانیان فایده ای ندارد، استفاده کند. و این به طور مستقیم در شعارهای توده های معترض بیان شد.
به نظر من، به نفع مردم ایران است که نظام جمهوری حفظ شود، اما به مطالبات مردم رسیدگی کند. برای جمهوری اسلامی، زمان آن فرا رسیده که سیاست داخلی خود را بازبینی کند: سیاست اجتماعی را تقویت سازد، از تکیه به دُگمهای مذهبی و امتیاز دادن به فرقه ای خاص در جامعه ای که چندعقیدتی و چندقومیتی است، پرهیز کند و مکالمه با محافل ایرانیان برونمرزی، از جمله با طرفداران نظام پادشاهی را آغاز کند.
فرصت بازنگری در اولویتهای سیاست خارجی ایران هم فرا رسیده، باید ایران با اسرائیل و کشورهای غربی مصالحه کند و همکاری گسترده در مقیاس پیشین با آنها را احیا سازد. آسیای میانه به یک ایرانِ قوی و صلح جو علاقمند است که بتواند برای ما به یک پل قابل اعتماد به کشورهای توسعه یافته جهان و آبهای آزاد تبدیل شود.
مریم دولتوا، فعال امور زنان:
شخصا برای من این روند در این شکل خیلی دردناک است. زیرا چنین تظاهرات اگر درست ارزیابی نشود از جانب حکومت، میتواند باعث درگیریهای طولانی و پرخطر شود. ایران از همسایههای منفعت ناک (پرمنفعت) ملت تاجیک است.
بسیاری از ارزشهای فرهنگی و تاریخی ما آنجا حفظ شدهاست. از قدمجای و مزارهای بزرگان گرفته تا کتابها و تحقیقات علمی سالهای اخیر. همه اینها زیر خطر خواهند بود، بویژه اگر دشمنان بخواهند از این ناآرامی استفاده کنند و خدا نکرده اندک هم موفق شوند.
برای ملت ما ناآرامی افغانستان که این کشور را منبع خطر نموده است، کافی است. البته بین وضع سیاسی این کشورها تفاوت زیاد است و امیدوارم که فرهنگ مدارای نیاکان غالب آید و بزودی آرامی در ایران نازنین برقرار شود.
به فکر من، رویدادهای ایران نمیتواند در آسیای میانه تاثیر گذارد. شرایط خیلی متفاوت است. در کشورهای ما هر آیینه دمکراسی تا اندازهای موجود است. بعدا (در عین حال) دشمنان بیرونی هم اینجا مناسبت (دلایل) دیگری دارند.
سعیدشا اکرمف، پزشک:
شخصا طرفدار نظام اسلامی نیستم. تغییر در ساختار دولتی بهتر است از راه انتخابات صورت بگیرد، نه انقلاب. چونکه ایران یک دولت دارای قومهای مختلف است. انقلاب میتواند به پراکندگی رساند یا این که حوادث سوریه که با دست ابرقدرتها رخ داد و دولت را خراب کرد، تکرار شود.
حفیظ بابایاراف، جامعه شناس:
تظاهرات ایران به تاجیکستان چه میآموزد؟ پیش از همه، باید به نخبگان سیاسی تاجیکستان درسی شود که همه گونه فشار و ظلم به خاطر حفظ حکومت و نظام خودکامه و منحصر به آنها تاثیر کوتاه مدت دارد. آنها باید اراده مردم را در نظر داشته باشند که نیروی تعیینکننده نظام سیاسی میباشد.
همچنین، تظاهرات در اصل خود مدنی مردم ایران پیامهایی برای مخالفان حکومت تاجیکستان دارند. یکی این که نظامهای خودکامه را بیاراده مردم نمیشود اصلاح کرد و در عین زمان، تظاهرات مردمی باید حد اکثر مدنی، از پیش برنامهریزی شده و مدیریت پذیر باشند. مخالفان و فعالان شهروندی باید در نظر داشته باشند که حکومتهای خودکامه کوشش خواهند کرد تظاهرات مدنی را به خشونت کشند، تا برای سرکوبی آنها بهانه پیدا کنند.
پیام دیگر و خیلی مهمی که تظاهرات ایران به فعالان سیاسی و شهروندی تاجیک میدهد، این است که مقاومت شهروندی و مدنی برای عدالت سیاسی و اجتماعی مؤثرتر از مبارزه سرسختانه ایدئولوژیک، چه مذهبی و چه غیرمذهبی، به شمار میرود.
مبارزه ایدئولوژیک میتواند تا زمانی موفق گردد، ولی آن نمیتواند همبستگی عمومی به وجود آرد و نظام خودکامه را اصلاح کند. پیام سوم که البته آخرین نیست، اهمیت و امکان تعیینکننده شبکههای اجتماعی و واسطههای ارتباط اینترنتی در هماهنگسازی تظاهرات در فضا و زمان مختلف به شمار میرود.
بابا صالحزاده، نویسنده
برای من مهم ایران متمدن، مترقی، فرهنگی و دوست بیغرض ما است. رژیمها میآیند و میروند. خوب میبود اگر از طریق انتخابات آزاد، بیخونریزی و انقلاب تحولاتی صورت میگرفت. من به معرفت مردم ایران باور دارم. از این واقعهها قدرتهای جهانی، دشمنان رژیم چه گونه استفاده میکنند، تاثیرگذار خواهد بود.
برای تاجیکستان که در کنار افغانستانِ ناآرام جایگیر است، مهم است که آن به بدتر شدن اوضاع در این کشور تاثیرگذار نباشد. در آغاز گفتمانها جهت بهبود مناسبتها بین مقامات مربوطه دو کشور که میتواند در آینده به اجرای لایحههای مهم اقتصادی، فرهنگی مساعدت نماید، این وضع وخیم بی تاثیر نیست. همچنین، برای ما آرامی و آسودگی یک کشور بزرگ همزبان نیز مهم است.
نورالدین قرشیبایف، فعال رسانه:
مسلم است که هیچ رژیمی ابدا حکمرانی نخواهد کرد. تحولات ایران حق مردم این کشور است که رهبریاش باید به آن ارج گذارد. البته، تظاهرات در شرایط و زمینه جهانی شوی تاثیر خود را به افکار جامعه کشورهای همسایه و منطقه هم میگذارد.
این تاثیر مثبت یا منفی میشود، از مناسبات رهبری سیاسی کشورها به آزادی بیان و عکسالعمل آنها به چالشهای معاصر در فضای اطلاعاتی مربوط خواهد بود. احتمالا چنین تأثیر استثنا نیست، ولی به نظر من، جامعه کشورهای آسیای میانه و بازیگران ژئوپلتیکی منطقه به چنین تحولات آماده نیستند.
اسفندیار نظر، شاعر مهاجر در آلمان
نخست، این تحولات به ذهن جامعه ترس خورده تاجیکستان تکان مثبتی میدهد. دوم، این تحولات آشکار میسازد که هیچ رژیمی مداوم باقی نمیماند. سوم، آشکار میشود که خودکامگی را هیچ ملتی تحمل ندارد. چهارم، اساساً کسانی در این حال اظهار عقیده میکنند و از تحولات این روزهای ایران کف به کف زده و خوشحالی میکنند که خود ابدا از داخل آن کشور و مشکلات آن آگاه نیستند.
تنها علت خوشحالیشان زمانی نگرفتن ویزا یا چیز دیگری بوده است. تنها چند روزنامهنگار واقعا حرفهای از دید روزنامهنگاری به اوضاع نگریسته و حرفشان را میزنند. تغییر اوضاع در شرایط کنونی ایران صد در صد به منفعت کشورهای ابرقدرتی است که دیر باز میخواهند از ایران انتقام خویش را بگیرند.
ایران ناگزیر است که برای تغییر قوانین دُگم شده آخوندیت تصمیم بگیرد. ناوابسته به چگونگی رژیم - تغییر یا بازماندن آن، ایران همیشه به سود خویش کوشش میکند و کسی جز خود ایرانیها حق دخالت در این تحولات را ندارد.
نظردهی بسیاری از کاربران شبکههای اجتماعی تاجیک خندهآور است. آنها توان حرفی زدن برای اصلاح جامعه خود ندارند، از مشکلات روی هم ریخته کشور خود، از ستم سالاری و خودکامگی حرفی نمیگویند، از خرابی زبان و ذلیلی آن حرفی نمیگویند، از فشار به مطبوعات آزاد و در مهلکه افتادن تدریجی کشور حرفی نمیگویند... اما ایران را میخواهند که "دمکرتیک" و "آزاد" سازند. ایران را میخواهند به دست آرند... مگر (آیا این) خندهآور نیست؟