پروین اعتصامی ، اختر بانوی مشروطه
اگر عضو یکی از شبکههای زیر هستید میتوانید این مطلب را به شبکهی خود ارسال کنید:
[11 Sep 2006]
[ دکتر پرویز داورپناه]
از ضربه های کاری آزاده شاعران
درهم شکست کاخ جفا و ستمگری
حکیمهء دبیران
یکصد سال ازتولد پروین اعتصامی یکی از بزرگترین شاعران قرن حاضر و ستاره آسمان مشروطه ایران می گذرد.
پروین اعتصامی در 25 اسفند ماه 1385 خورشیدی در تبریز به دنیا آمد.او زمانی زاده شد که انقلاب مشروطه تمام شالوده اجتماع و از جمله فرهنگ و ادبیات ایران را تحت تاثیر خود قرار داده بود. پروین از کودکی با مشروطه خواهان آشنا شد و ادبیات را از استادانی چون دهخدا و ملک الشعرای بهار آموخت.
پروین اعتصامی شجاعانه علیه نابرابری های عصر خود با زبان شعر و فرهنگ جنگید و توانست در تاریخ ادب ایران نشانه ای برای زنان پیشرو باشد تا ارزشها و توانایی های نهان خود را کشف کنند و آگاهانه در تعیین سرنوشت ملت خویش شرکت جویند.
پروین از پنج سالگی به همراه خانواده اش از تبریز به تهران آمد. در خانه ، آنها فقط به زبان ترکی تکلم می کردند.
پروین از یازده سالگی با غالب آثار حافظ ، سعدی ، فردوسی ، نظامی ، ناصرخسرو ، مولوی ، انوری ، سنایی و منوچهری آشنا بود و بسیاری از این آثار را حفظ بود. از کودکی گاه شعرهایی می سرود که باعث تعجب و تحسین بزرگان علم و ادب آن روزگار می شد.
در سال 1303 فارغ التحصیل شد و خطابه زن و تاریخ را در مراسم پایان درس قرائت کرد.در 1315 از طرف وزارت معارف زمان نشان درجه 3 علمی برای او فرستادند که دریافت نکرد و در جواب گفت : شایسته تر از من بسیارند.
از غم انگیز ترین بخش های زندگی پروین ، ماجرای ازدواجش با عموزاده خود تیمسار فضل الله آرتا رئیس شهربانی کرمانشاه بود. او پس از دو ماه و نیم تحمل اوضاع نا مساعد خانه شوهر ، به خانه پدری بازگشت و در 11 مردادماه 1314 با صرفنظر کردن از مهریه خود جدا شد. از این حادثه تلخ هر گز چیزی نگفت و در غم و اندوه خاص خود فرو رفت. تنها سه بیت در این زمینه سرود :
ای گل تو ز جمعیت گلزار چه دیدی ؟ / جز سرزنش و بد سری خار چه دیدی ؟
ای لعل دل افروز تو با آن همه پرتو / جز مشتری سفله به بازار چه دیدی ؟
رفتی به چمن لیک قفس گشت نصیبت / غیر از قفس ای مرغ گرفتار چه دیدی ؟
پروین اعتصامی شریک درد رنجبران و محرومان است و در شعری می گوید. :
تا به کی جان کندن اندر آفتاب ای رنجبر / ریختن از بهر نان از چهره آب ای رنجبر
زین همه خواری که بینی ز آفتاب و خاک و باد / چیست مزدت جز نکوهش یا عتاب ای رنجبر ...
پروین اعتصامی رمز عظمت و بزرگی انسان را در گرو تربیت یافتن در دامان مادر می داند و مقام مادری را به بزرگی می ستاید و زن را فرشته انس میخواند و می گوید :
فرشته بود زن از ساعتی که چهره نمود / فرشته بین که بر او طعنه می زند شیطان
اگر فلاطن و سقراط بوده اند بزرگ / بزرگ بوده پرستار خردی ایشان
زنی که گوهر تعلیم و تربیت نخرید / فروخت گوهر عمر عزیز را ارزان
در قصه های پروین انسان ها ، جانوران ، پرندگان و حتی اشیاء جامد و بی جان به زیبایی با هم سخن می گویند.بیان او چنان است که کاه و کوه نیز می توانند با هم کنار آیند .
اشعار پروین را می توان به دو دسته تقسیم کرد : دسته اول که به سبک خراسانی گفته شده و شامل اندرز و نصیحت است و بیشتر به اشعار ناصر خسرو شبیه است. دسته دوم اشعاری که به سبک عراقی گفته شده و بیشتر جنبه داستانی بخصوص از نوع مناظره دارد و به سبک شعر سعدی نزدیک است. این دسته از اشعار پروین شهرت بیشتری دارند.
این کلام ادیب بزرگ عهد او ملک الشعرای بهار داوری به حقی است که : خانم پروین در قطعات خود مهری مادری و لطافت روح خود را از زبان طیور ، از زبان مادران فقیر ، از زبان بیچارگان بیان می کند ، گاه مادری دلسوز و غمگسار است و گاه در اسرار زندگی با ملای روم و عطار و جامی سر هم قدمی دارد.
ملک الشعرای بهار در مقدمه چاپ سوم دیوان پروین می نویسد : "خواننده در این قصائد خود را یک باره در عوالم رنگارنگی که به صورت یک عالم مستقل در آمده است حس می کند"
پروین اعتصامی در دوران شکل گیری جنبش زنان در ایران در کانون این جنبش قرار گرفت و برای تغییر وضعیت زنان تلاش می کرد. او نخستین شعر خود را در باره زنان در جشن دانش آموختگی مدرسه ال بیت خواند.
زن در ایران ، پیش از این گویی که ایرانی نبود / پیشه اش ، جز تیره روزی و پریشانی نبود
زندگی و مرگش اندر کنج عزلت می گذشت / زن چه بود آن روزها گر زانکه زندانی نبود
پروین از نخستین زنانی بود که در دوره ای که زنان اجازه حضور در عرصه اجتماعی یافتند به کار دولتی اشتغال پیدا کرد و در کتابخانه ی وزارت معارف به کار مشغول شد.
پروین زنی بسیار صریح اللهجه و صادق بود که اعتقاد داشت باید از سر جان به جانبداری از حقیقت برخاست و سخن حق را به هر قیمتی به زبان جاری ساخت :
وقت سخن مترس و بگو آنچه گفتنی است / شمشیر روز معرکه زشت است در نیام !
پروین پادشاهان را به گرگهایی تشبیه نموده که لباس شبان بر تن کرده اند و در جایی از زبان پیرزنی می گوید :
ما را به چوب و رخت شبانی فریفته است / این گرگ سالهاست که با گله آشناست !
از شاهکارهای پروین می توان قطعات « مست و هوشیار» ، « دیده و دل» ، « طفل و یتیم » و « یاد یاران» را نام برد. اشعار پروین از برجسته ترین نمونه های شعر تعلیمی به حساب می آید.مناظره میان گل و گیاه ، نخ و سوزن ، سیر و پیاز ، مور و مار ، دیگ و تاوه ....که با طنزی لطیف همراه است ، گویای اشاراتی است واضح و روشن که وی در آنها به ترسیم فساد و تزویر اجتماع زمان خود می پردازد.
پروین اعتصامی در تاریخ 15 فروردین ماه 1320 خورشیدی در اثر بیماری حصبه پس از دوازده روز بیماری در 34 سالگی در تهران در گذشت و در قم به خاک سپرده شد.
پروین اعتصامی اختر آسمان ادب فارسی و مظهر فرهیختگی و رنج زن ایرانی است. عمر کوتاه او سلسله بلندی از خوبیهاست. او از شاعران بزرگی است که شعرهایش همیشه در دل و عقل باقی می ماند. او گر چه عمری دراز نداشت اما در همین اندک زمان هم توانست جایگاهی رفیع در شعر و ادب ایران به دست آورد.
مطلبهای دیگر از همین نویسنده در سایت آیندهنگری: